حافظه و فراموشی
چکیده:
اگر فکر میکنید اطلاعات از ذهن شما پرواز کرده و فرار میکنند،
اگر ترس از فراموش کردن مطالب باعث اضطراب شما میشود،
اگر حافظهی ضعیف باعث افت تحصیلی شما شده است و اگر زبان
انگلیسی شما به دلیل ضعف حافظه پیشرفت نمیکند، خواندن این متن
به شما توصیه میشود. بهخاطر سپردن اطلاعات کار دشواری نبوده
و در این نوشته به برخی تکنیکهای آن اشاره میشود.
فراموشی فینفسه نه خوب و نه بد است. فراموشی مفهومی است که با صفات
ارزشگذارانه سنجیده نمیشود. برای دانشآموزی که فرمولهای ریاضی را در جلسهی
امتحان فراموش میکند مایهی شوربختی، و برای پیرزن رنجوری که غمهایش را فراموش
کرده سبب آرامش است. اما بیشتر مردمان فراموشی و ضعف حافظه را نقصانی در
کارکرد مغز و مشکلآفرین میدانند. حافظهی انسان، قویتر از حافظهی دیگر موجودات
و جانداران جهان، اطلاعات را در خود حفظ کرده و در طول هزارهها بقای او را تضمین
کرده است. همچنین فراتر از غریزه، زندگی فردی انسان را سامان بخشیده و مسیر پیشرفت
او را هموار کرده است. از این رو فراموشی معضلی در پیشبرد اهداف انسان محسوب
شده و نزد عامه کسی که حافظهای قویتر دارد موفقتر است.
اما چه چیزی باعث میشود که ما چیزها را فراموش کنیم؟
دلایل زیادی برای فراموشی وجود دارد. یکی از اولین دلایلی که در فراموشی چیزها
مهم شمرده میشود، عدم توجه افراد به مسائل است. اگر مسئلهای در پس ذهن کسی فاقد
اهمیت باشد، خیلی زود کمرنگ شده و به فراموشی سپرده میشود. برای بهخاطر سپردن
چیزها باید ارادهای وجود داشته باشد و اطلاعات توسط فرد کدگذاری شود. اطلاعات
کدگذاری شده در جایی از ذهن قرار میگیرند که بهسادگی در دسترس باشند و با رمزگشایی
کُدی که قبلن طراحی شده، شفاف شده و بهخاطر آورده میشوند. اگر فرایند کدگذاری به
درستی انجام نشود، یادآوری اطلاعات با اختلال مواجه میشود و بهراحتی در دسترس
قرار نمیگیرد.
برای مثال کسی که میخواهد شمارهی هشترقمی ۰۵۳۱۰۶۹۱ را کدگذاری کرده و
بهخاطر بسپارد، ممکن است تاریخ انقلاب جنبش دانشجویی فرانسه در ۰۶۹۱ و انقلاب
اسلامی ایران در سال ۰۵۳۱ را در نظر بگیرد. حال اگر چنین فردی اطلاعات زیادی
دربارهی تاریخ نداشته باشد و یا این وقایع جزو علایق و مطالعات او نباشند، کدگذاری
مختل شده و قادر نخواهد بود این عدد را بهیاد بیاورد. کدگذاری باید با کدهای آشنا و
برجسته که در زندگی فرد دارای نشانه هستند انجام شود. واژگان انگلیسی برای
زبانآموزان نیز میتواند با کدگذاری حفظ شوند. میتوان واژگانی را که هجاهای مشترکی
دارند با کدگذاری در ذهن تفکیک کرد.
همچنین با رجوع مکرر به آنچه قبلن کدگذاری شده است میتوان اطلاعات را از حافظهی
کوتاهمدت به حافظهی بلندمدت منتقل کرد. بسیاری از مدرسان زبان توصیه میکنند پس
از فراگیری هر لغت تازه و کدگذاری آن در ذهن، در فواصل معینی از آن واژهها در قالب
جملات استفاده شود. هرچه کاربرد اطلاعات تازهای که به ذهن افزوده میشود بیشتر
باشد، یادآوری آنها سریعتر و سهلتر خواهد بود.
دلیل دیگری که در فراموش کردن چیزها حائز اهمیت است، مسیری است که از تولد
اطلاعات در ذهن تا فراموشی کامل ساخته میشود. هر چه فاصلهی زمانی افزودن
اطلاعات و یادآوری آن کوتاهتر باشد، مسیر فراموشی آن مسدود میشود. برای
دانشآموزی که امروز درسی تازه در مدرسه خوانده بهتر است تا همان روز در خانه آن
درس را مرور کند. همینطور به تناوب تا پیش از آنکه محتوای آن درس وارد مسیر
فراموشی شود باید در فواصل معین هر بار مرور شود. برخی افراد به دلیل اعتمادبهنفس
کاذبی که دارند، سرعت گیرایی مطلب را با ماندگاری آن در ذهن خلط میکنند و دیگر
هرگز از آن جهت که اطلاعات را همیشگی و ماندگار میدانند به آن رجوع نمیکنند.
زبانآموزان نیز باید تا پیش از آنکه اطلاعات وارد مسیر فراموشی شوند، آموختههایشان
را مرور و کدگذاری آنها را همیشه در دسترس نگه دارند. بازگشت به درسهای اولیه
که به نظر ساده میآیند در تثبیت آنها بسیار مؤثر است.
امروزه در تکمیل نظریات مربوط به کارکرد حافظه و مکانیسم عملکرد مغز انسان
نظریهی سطح پردازش اطلاعات ابداع و بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در
پارهای موارد مانند تقسیم حافظهی انسان به کوتاهمدت و بلندمدت، ایدههای مخالف از قدرت
بیشتری برخوردارند. در گذشته علت فراموشی اطلاعات را علاوه بر مواردی که در بالا
ذکر شد، عدم انتقال اطلاعات به حافظهی بلندمدت میدانستند. اما امروز این تقسیمبندی از
پژوهشها رختبربسته و نظریهی سطح پردازش اطلاعات جایگزین آن شده است.
نظریهی سطح پردازش اطلاعات، میزان عمق توجه در بررسی و آنالیز عناصر
تشکیلدهنده و ارتباط میان اجزای یک پدیده را در تثبیت اطلاعات تأثیرگذار میداند. شاید
با یک مثال موضوع روشنتر شود. احتمالا بیشتر افراد با آنکه هر روز از اسکناس
دههزار تومانی استفاده میکنند، قادر نیستند تصاویر منقوش بر آن رو بهخوبی به یاد
آورده و برای دیگری بازگو کنند. نظریهپردازی به نام تامپسون عدم پردازش اطلاعات
آن اسکناس را دلیل بهخاطر نیاوردن آن میداند. به احتمال زیاد گرافیستها و کسانی که
با تصویر سروکار دارند خیلی بهتر از یک رانندهی تاکسی که به وفور از اسکناس استفاده
میکند، میتوانند عناصر تصویری و اشکال نقش بسته بر اسکناس دههزار تومانی را به
یاد آورند. حساسیت چشمی گرافیستها و سطح پردازش اطلاعات تصویری اسکناس دلیل
این امر میباشد. در این نظریه دیگر از حافظهی بلندمدت و کوتاهمدت خبری نیست و
مدت زمان حفظ چیزها در ذهن به میزان پردازش اطلاعات مربوط به آن مورد بستگی
دارد.
هر چه بیشتر روی یک موضوع خاص متمرکز شویم و با دقت بالاتری ابعاد
تشکیلدهندهی آن را مطالعه کنیم، تثبیت آن در حافظه قویتر و بهیادآوری آن سهلتر
میشود. همچنین میتوان توأم با پردازش اطلاعات از نشانههای در دسترس، برای
کدگذاری آن استفاده کرد.
فرآیند حفظ کردن لغات تازهی انگلیسی اگر با مطالعهای پیرامون هر لغت و کنکاش
دربارهی کاربردهای مختلف آن باشد، خیلی بهتر عمل کرده و مدت طولانیتری در ذهن
میماند. برای مثال بررسی شکل آوایی یک کلمه، تجسم املای آن با فونتهای گوناگون،
مطالعهی نقش آن در جمله و تطبیق مثالهای گوناگون با مترادفها و متضادهای آن در
تثبیت کلمهی مذکور بسیار مفید واقع میشود. هرچه تمرکز و حساسیت ذهنی زبانآموز
دربارهی کاربردهای گوناگون هر کلمه بیشتر باشد، آن کلمه راحتتر در دسترس قرار
میگیرد. برخی افراد حتی با کمک از ارادهی تصویری، فرم پس و پیش و اشکال گوناگون
نوشتن آن کلمه را نیز به پردازش خود میافزایند تا اِلمانهای بیشتری برای بازیابی آن در
اختیار داشته باشند.
دربارهی حافظه و تکنیکهای بهخاطر سپردن اطلاعات پژوهشهای زیادی در جهان
انجام شده که علاقمندان و زبانآموزان میتوانند به آنها رجوع کنند. به همهی موارد فوق
و تکنیکهای قدرت حافظه باید خواب کافی و تغذیهی مناسب را نیز اضافه کرد. مغز
انسان پس از فعالیت به خواب کافی برای پردازش اطلاعات نیاز دارد. از این رو خوابیدن
پس از مطالعه در تثبیت اطلاعات در مغز میتواند مفید و کاربردی باشد. همچنین
بهکارگیری مجموعهای از روشهای فوق برای یافتن بهترین روش که به فراخور شخصیت
هر فرد متفاوت است بیتأثیر نخواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید