رفتارها زبانی

چکیده:
استفاده از کلمات خارجی در یک زبان معضلی است که به باور
زبانشناسان، میتواند رفتهرفته یک زبان را به سوی نابودی
بکشاند. چنین مسئلهای زیر گروه رفتارهای زبانی در زبانشناسی
اجتماعی بررسی میشود. اصلاح رفتارهای زبانی هر فرد تا حد
زیادی در اختیار اوست و تعیین یک الگوی مناسب گفتاری کار
غیرممکنی نیست. آکادمی رستم ضمن تلاش برای آموزش زبان
انگلیسی و بهرهگیری از روشهای نوین، به زبانآموزان توصیه
میکند که مرز برجستهای میان زبان فارسی و انگلیسی در ذهنشان
بکشند تا پیشرفت زبان انگلیسی باعث پسرفت زبان فارسی آنها
نشود و این نکته را در نظر داشته باشند که افراد باهوش افرادیاند
که ضمن تسلط بالا به زبانهای خارجی، حریم مشخص هر زبان
را حفظ میکنند و حرف زدن آنها به هر زبانی، زیباییهای آن
زبان را متجلی میکند.
زبان پدیدهای اجتماعی است که دارای گوناگونیها و تنوعات
گستردهای میباشد که به سبکها و گونههای متفاوت اجتماعی
اشاره دارد. این تنوع و گوناگونیها را میتوان تأثیر عوامل
غیرزبانی بر زبان دانست. ویژگیهای اجتماعی زبان، آن را با
بسیاری از پدیدهها، روندها و عوامل فرهنگی مربوط میسازد و
همانطور که جامعه در حال دگرگونی و تحول است، زبان نیز به
فراخور آن و به سبب ماهیت سیال و جاندارش متحول میشود. با
این تفاوت که تحولات زبان کندتر از تحولات جامعه صورت
میپذیرد اما به هر تقدیر در راستای تغییرات بطن جامعه متحول
میشود.
علمی که زبان را در دل جامعه و ویژگیهای اجتماعی کاربرد آن
بررسی میکند زبانشناسی اجتماعی نام دارد که نباید با
جامعهشناسی زبان اشتباه گرفته شود. بنا به تعریف ویلیام لباو،
زبانشناسی اجتماعی، زبان را بهعنوان پدیدهای اجتماعی و در
بافت اجتماعی آن مورد مطالعه قرار میدهد. بنابراین میان زبان و
پدیدههای اجتماعی رابطهای معنادار وجود دارد و علیرغم
گوناگونیهای جغرافیایی، زبان در حکم ابزاری به جهت ارتباط
میان اعضای یک جامعه بهکار میرود.
زبانشناسی اجتماعی فاکتورهای گوناگونی همچون طبقهی
اقتصادی، میزان تحصیلات، سن، جنسیت و ردهی اجتماعی را
بهعنوان متغیرهای غیرزبانی که زبان را دستخوش تغییر و تحول
میکنند برمیشمرد. علاوه بر این موارد، شغل افراد نیز عاملی مهم
در تحول زبان و بازتعریف نشانههای مشترک میان اعضای یک
جامعهی معین محسوب میشود. به گفتهی محمدرضا باطنی،
کارکرد نشانههای مشترک و قراردادهایی که میان اعضای یک
جامعهی معین وجود دارد به اندازهای حائز اهمیت است که بدون
بازتعریف آنها قادر نخواهیم بود محتوای گفتوگوی اعضا را
درک کنیم. برای مثال ممکن است زنی میانسال که اتفاقی
گفتوگوی چند نوجوان که از استادیوم برمیگردند به گوشش
خورده، چیز زیادی از فحوای کلام آنها نفهمد. شغل افراد نیز
فارغ از واژگان تخصصی مرتبط با حرفهی آنها در کلام
روزمرهی گویندگان مؤثر است. در این میان مشاغلی که از زبانی
غیر از زبان بومی )در اینجا فارسی( در مناسبات حرفهای استفاده
میکنند، بیش از سایر مشاغل، در زبان روزمرهی گویندگان
اثرگذار هستند. برای مثال میتوان از وکلا و قضات و زبان
عربی، موسیقیدانان و زبان ایتالیایی، هنرمندان و منتقدان ادبی و
زبان فرانسه، فیلسوفان و زبان آلمانی و همچنین دریانوردان و زبان
انگلیسی نام برد. مثال ملموستر این مسأله که اکثر ما با آن
برخورد داشتهایم هوانوردان و زبان انگلیسی است.
بسیاری از اصطلاحات هوانوردی از دریانوردی وام گرفته شدهاند.
هوانوردان که شامل مهمانداران هواپیما، خلبانان، مکانیکها،
مهندسان پرواز، کارمندان فرودگاه )ترافیک، کانتر، بار و …( و
کارمندان آژانسهای هواپیمایی میشوند، آموزشهای تخصصی
حرفهی خود را به زبان انگلیسی میگذرانند. علاوه بر این زبان
جهانی هوانوردی انگلیسی است و گفتوگوهای شفاهی محیط کار
همچون ارتباط رادیویی خلبان و برج مراقبت، گفتوگوی مهماندار
و خلبان حین عملیات و همچنین اسناد مکتوب نظیر دستورالعملها،
کتب آموزشی و گزارشها در این صنعت به زبان انگلیسی انجام
میشود. همین قاعده در حوزههای مرتبط دیگر مثل مناسبات فروش
بلیت نیز حاکم است. از این رو احتمالا هنگام خرید بلیت هواپیما در
آژانس مسافرتی از زبان کارمند مربوطه شنیدهایم که از واژهی
seat به جای صندلی، time به جای زمان و landing به جای
فرود آمدن در گفتوگو با مسافر استفاده کرده است. شاید این
کلمات برای کسی که به زبان انگلیسی و مناسبات مشاغل مربوط به
هواپیما آشنا نیست، گنگ و نامأنوس باشند و اگر عدم آگاهی خود
را خجالتآور نداند، به کارمند مذکور خرده بگیرد که چرا از
کلمات فارسی که برای همه قابل فهم باشد استفاده نمیکند.
مجموعهی اصطلاحات، واژگان و نوع جملهبندی افراد در
گروههای اجتماعی، رفتار زبانی آن گروه اجتماعی نامیده میشود
که دارای ویژگیهای خاص خود است و با رفتار زبانی دیگر
گروههای اجتماعی تمایز دارد. همانطور که در مثالهای بالا
اشاره شد، شغل افراد، در کنار متغیرهایی نظیر طبقهی اقتصادی،
میزان تحصیلات، سن، جنسیت و ردهی اجتماعی، بهعنوان عاملی
غیرزبانی، بر تغییر رفتار زبانی گویندگان گروههای اجتماعی مؤثر
است.
رفتارهای زبانی به استفاده از واژگان خارجی خلاصه نمیشود و
در اکثر مواقع به دلایلی همچون استانداردهای کلامی در محیط
حرفهای، عادات و تکیه کلامها، در فرمهای گوناگون آوایی، نظام
نشانگان و نحوهی جملهبندی خود را بروز میهد.
به باور زبانشناسان، زبان انعکاس جامعه است و بنابراین
مطالعهی زبان چیزی دربارهی جامعه و مطالعهی جامعه چیزی
دربارهی زبان خواهد گفت. در حقیقت میان ساخت زبان و ساخت
جامعه و روندها و متغیرهای زبانی و اجتماعی رابطهای نزدیک و
تنگاتنگ وجود دارد و مطالعهی زبان جدا از بافت اجتماعی آن
نمیتواند توصیفی همهجانبه و واقعگرایانه از آن بهدست دهد.
اگر بخواهیم با نگاهی ارزشگذارانه رفتارهای زبانی را بسنجیم،
براساس نظریهی تقلید افراطی، معمولا اقشاری که در ردهی
اجتماعی پایینی هستند، از رفتارهای زبانی اقشار ردهی اجتماعی
بالا تقلید میکنند. از سوی دیگر، طرز کلام و رفتارهای زبانی
افراد تحصیلکرده، به آن جهت که بیشتر از اقشار دیگر از صرف
و نحو استاندارد استفاده میکنند، دارای ارزش بیشتری پنداشته
میشود. همینطور رفتارهای زبانی افرادی را که با ادبیات سر و
کار داشته و یا میزان مطالعهی آنها بالاتر از میانگین جامعه است،
به دلیل شیوایی گفتار، آهنگ کلام، دایرهی واژگان گستردهتر و
بهکارگیری صنایع ادبی، مطلوبتر و نخبهگرا میدانند.
یکی از معضلاتی که در رفتار زبانی برخی افراد در بطن جامعه
و حتی در میان ردههای اجتماعی بالاتر دیده میشود، استفاده از
واژگان خارجی بهویژه واژگان انگلیسی در گفتار روزانه و در
ساختِ جملات فارسی است. در مثالِ مشاغل مربوط به صنعت
هوانوردی همانطور که گفته شد )و پژوهشی آماری هم پیشتر در
این مورد وجود داشته(، استفاده از کلمات انگلیسی به دلیل زبان
تخصصی حرفهی آنها در زبان روزمره نیز نشت کرده و به یکی
از ویژگیهای رفتار زبانی این گروه تبدیل شده است.
بهکارگیری کلمات بیگانه در هر زبانی، رفتاری ضدارزش انگاشته
میشود. باوجود آنکه به دلیل سیالیت زبان، امکان سِره کرده هیچ
زبانی بهطور کامل وجود ندارد، اما دخالت دادن واژگان بیگانه در
یک زبان، خارج از روند طبیعی آن، زبان به سمت نابودی پیش
میبرد. برخلاف آن چه بعضی طبقات اجتماعی تصور میکنند،
بهکارگیری کلمات بیگانه نهتنها نشاندهندهی میزان دانش و
تحصیلات یک فرد نیست، بلکه به باور زبانشناسان و پژوهشگران
جامعهشناسی، افراد با تحصیلات بالا و ردههای اجتماعی
فرهیختهتر، سعی میکنند به هر زبانی که صحبت میکنند، تنها با
آن زبان صحبت کنند و برای مثال اگر یک ایرانی در کلام
روزمرهاش، از کلمات انگلیسی زیادی استفاده کند، عدم تسلط خود
به زبان مادریاش را نشان میدهد.
چه بسیار بودهاند افرادی فرهیخته همچون دکتر ابوالقاسمی که با
آنکه به هشت زبان تسلط دارد، به هر زبانی که صحبت میکند،
تنها از کلمات و ساختارهای زبانی همان کلمه استفاده میکند. برخی
کمسوادی را معضلی جدیتر از بیسوادی میدانند. عامل بسیاری
از انحرافات فرهنگی، معضلات اجتماعی و رفتارهای زبانی
نادرست، کمسوادها و نه بیسوادها بودهاند.
توجه به رفتارهای زبانی، مسئلهای است که زبانآموزان باید در
تمام مراحل آموزش، چه در کلاس و آموزشگاه و چه در مطالعات
و تمرینات گروهی م د نظر داشته باشند تا قادر باشند ذهنشان را به
جعبههای متعدد تقسیم کنند و اجازه ندهند واژهای از جعبهی زبان و
یا بهعبارتی زیست انگلیسیشان وارد جعبهی فارسی و گفتار
روزمرهشان شود. بدترین شکل ت سری یک زبان به زبان دیگر این
است که از واحد جمله به واحد کلمه تقلیل یابد و کلمهای انگلیسی را
در یک جملهی فارسی گنجاند.
دیدگاهتان را بنویسید